خبری که همین چند روز پیش سرپرست امکان ورزش داد شو که کننده بود. اینکه تکمیل تمامی پروژههای نیمهکاره وزارت ورزش نیاز به بودجه 32 هزارمیلیاردی دارد در طی پنج سال دارد. این در حالی است که بودجه اختصاصی وزارت ورزش و جوانان در بخش جاری و عمرانی معادل یک هزار و ۷۵۴ میلیارد و ۱۵۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برآورد شده است که نسبت به عدد مصوب یک هزار و ۵۷۱ میلیارد و ۱۰۶ میلیون و ۷۰۰ هزارتومانی در لایحه بودجه ۱۴۰۱، رشدی ۱۱ درصدی داشته است. حالا اگر بودجه عمرانی 465 میلیاردی را با عدد 32 هزارمیلیاردی که از سوی سرپرست شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی اعلامشده، مقایسه کنیم؛ متوجه خواهیم شد که این بودجه یک شصت و هشتم، مبلغ مدنظر برای تکمیل پروژههای عمرانی وزارت ورزش است. درواقع اگر تورم را در نظر نگیریم، با این بودجه 68 سال طول خواهد کشید تمامی پروژههای نیمهکاره فعلی وزارت ورزش به سرانجام برسد. به عبارت بهتر یکعمر زمان لازم است تا پروژههای نیمهکاره ورزشی کشور به مرحله بهرهبرداری برسد؛ اما اینکه که چرا چنین شده و به چه دلیل محقق شدن آن غیرممکن است باید به دنبال ریشه مشکلات رفت تا شاید دلایل قانعکنندهای پیدا کرد. پیرامون پروژههای نیمهتمام دولتی که سالهاست روی آنها بحث میشود و در دورهای کلنگ زنی برای آغاز این پروژهها در نوع خود به سوژهای تبدیلشده بود، هیچوقت بحثی روی تعداد آنها وجود نداشته و بیش از هر چیز محل انجام چنین پروژههایی و نوع ساخت استادیومهای ورزشی موردتوجه قرارگرفته است.
بارها در گزارش خبرگزاریها و برنامه تلویزیونی مشاهده دیدهشده که در برخی روستاها و مناطق دورافتاده استادیومها و سالنهایی با ظرفیت بالا ساختهشده که اصلا متناسب با جمعیت آن منطقه نیست، اما در عوض شهرستانهای بزرگتر از امکانات اینچنینی برخوردار نیستند. در حال حاضر 635 پروژه نیمهکاره با درصد پیشرفتهای متفاوت در کشور وجود دارد که همچنان به مرحله بهرهبرداری نرسیدهاند. از سوی مستهلک شدن چنین سازههای نیمهکارهای هم موضوع مهم دیگری است که سختی کار را دوچندان میکند. پروژههایی که به دلیل طولانی شدن روند تکمیل دیگر صرفه اقتصادی خودشان را ازدستدادهاند ضمن آنکه عمر سازه نیز دیگر جوابگو نیست. نمونه چنین پروژههایی میتوان به ورزشگاه نقشجهان اشاره کرد که هرچند در حال حاضر یکی از بهترین ورزشگاههای مورداستفاده کشور به شمار میرود اما به دلیل زمانبر شدن مرحله ساخت همچنان ایرادهایی جدی دارد. ازجمله طبقه دوم که بروی طبقه اول سوار شده و هیچگونه هارمونی با طبقه نخست ندارد. تا جایی که مسئولان ورزشگاه برای امنیت چندان رغبتی به استفاده از طبقه دوم نشان نمیدهند. بههرحال قصه پرغصه پروژههای نیمهتمام ورزشی درحالیکه نیاز آن بهشدت احساس میشود به معضلی بزرگ تبدیلشده که بعید است راه چارهای برای آن پیدا شود چراکه تنها راه تزریق بودجه کافی برای بهرهبرداری آنهاست، آنهم بودجهای 68 برابری وزارت ورزش که امری محال است.